یکی از فانتزیام اینه که…(7) یکی از فانتزیام اینه که برم امریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم . همین وسط ها ی جلسه گوشی Glx ام زنگ بزنه منم بگم sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در …
اعترافهای تکان دهنده طنز(2) وقتی پدرم روزنامه میخونه روزنامه رو وسط آسمون و زمین تو هوا جلوی صورتش نگه میداره، اعتراف میکنم بچه که بودم یواشکی میرفتم پشت روزنامه طوری که پدرم منو نبینه و با مشت چنان میکوبیدم …