TF
خانه » ترول » حکایت عروسی کردن
{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}تسلیم شما شکست خورد سرور با {{status_text}} (کد {{status_code}} ) پاسخ داد. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}
{{#message}}{{{message}}}{{/message}}{{^message}}به نظر می رسد که ارسال شما موفق بوده است. حتی اگر سرور پاسخ خوب داده باشد، ممکن است ارسال شده پردازش نشود. برای بهبود این پیام، لطفا با توسعه دهنده این پردازنده فرم تماس بگیرید. بیشتر بدانید{{/message}}
ارسال ...
/think/ /spri/
/spri/ /spri/ /spri/
بی تربیت /hogh/ /ste/
فهمیدی چی بود /tjb/
من نفهمیدم قضیه چیه /why/ /spri/
وقتی رفیقشه باهاش رکه بعد وقتی میگه من پدرشم یعنی مادرشو…. /shame/ /yahya/
چقدر ترولا این چند روز دیسلایکی شدن به همون اندازه که لایک داره دیسلایکم داره /why/
بی ادبی بود… /bozrgvar/
جالب نبود…
/think/ /spri/
/spri/ /spri/ /spri/
بی تربیت /hogh/ /ste/
فهمیدی
چی بود /tjb/
من نفهمیدم قضیه چیه /why/ /spri/
وقتی رفیقشه باهاش رکه بعد وقتی میگه من پدرشم یعنی مادرشو…. /shame/ /yahya/
چقدر ترولا این چند روز دیسلایکی شدن به همون اندازه که لایک داره دیسلایکم داره /why/
بی ادبی بود… /bozrgvar/
جالب نبود…